سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم

سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم

سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم

سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم

سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم
سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم
ﺖﺒﺛ ﻩﺪﺷ ﺭﺩ ﺩﺎﺘﺳ ﻰﻫﺪﻧﺎﻣﺎﺳ ﺕﺭﺍﺯﻭ ﮓﻨﻫﺮﻓ ﺩﺎﺷﺭﺍ
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
ﺕﺎﻋﻮﺿﻮﻣ
ﻮﻴﺷﺭﺁ
ﻰﻧﺎﺒﻴﺘﺸﭘ ﻦﻳﺎﻠﻧﺁ
ﺭﺎﻣﺁ
ﺖﭼ ﺲﻛﺎﺑ
ﻥﺎﮔﺪﻨﺴﻳﻮﻧ
ﻰﺠﻨﺳﺮﻈﻧ
ﻮﺠﺘﺴﺟ
ﺪﻳﺪﺟ ﻦﻳﺮﺗ ﺐﻟﺎﻄﻣ
ﺕﺎﻧﺎﻜﻣﺍ ﻰﺒﻧﺎﺟ
ﻰﻫﺎﻴﺳ ﻥﻮﻣﻭﺮﺑﻭﺭ ﺩﻮﺑ ﻪﮕﻳﺩ ﻯﺰﻴﭼ ﻡﺪﻳﺪﻴﻤﻧ

سیاهی روبرومون بود دیگه چیزی نمیدیدم
تموم راهو جون کندم تموم راهو ترسیدم
چراغ جادمون ماهه منم با ماه همراهم
نمیدونم کجا میرم ولی با راه همراهم
"یه وقتایی یه جاهایی ادم چیزی نمیدونه
یکی راهو یکی چاهه دوراهی روبرومونه
یه وقتی راضی از اینی که میبینی خطر کردی
همیشه قصه رفتن نیس یه جایی خوب برگردی"


تعداد بازديد : 458
سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 9:41 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات(0)
می پسندم نمی پسندم
ﺖﺴﻴﻟ ﺕﺎﺤﻔﺻ
تعداد صفحات : 12
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
ﻩﺭﺎﺑﺭﺩ ﺎﻣ
ﺐﻟﺎﻄﻣ ﻰﻓﺩﺎﺼﺗ
ﺩﻭﺭﻭ ﻥﺍﺮﺑﺭﺎﻛ
ﺖﻳﻮﻀﻋ ﻊﻳﺮﺳ
ﻝﺩﺎﺒﺗ ﮏﻨﻴﻟ ﺪﻨﻤﺷﻮﻫ
ﮏﻨﻴﻟ ﻥﺎﺘﺳﻭﺩ
ﻯﺎﻫﺪﻧﻮﻴﭘ ﻪﻧﺍﺯﻭﺭ
ﻪﻣﺎﻧﺮﺒﺧ
ﺕﺎﺤﻔﺻ ﻰﺒﻧﺎﺟ
ﻦﻳﺮﺧﺁ ﺕﺍﺮﻈﻧ ﻥﺍﺮﺑﺭﺎﻛ